دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است
شیرین شده است وماحصلش این غزل شده است
زهرائی وتلألؤ نور محبتت
درسینه ام ز روز ازل لم یزل شده است
از عرش آمدی وزمین آبرو گرفت
باید برای بردن نامت وضو گرفت
عمرت نفس نفس همه تلمیح زندگی است
حرفت چراغ راه و مفاتیح زندگی است
اشک شما از آب بهشت است خنده کن
لبخندت آفتاب بهشت است خنده کن
دنیای ما نبوده برازنده ی شما
هجده نفس زمین شده شرمنده ی شما
آیینه ای نهاده خدا بین سینه ام
حس میکنم مزار تورا بین سینه ام
صل الله علیک یا قرة عین الرسول
یا فاطمة الزهرا(س)