اتل متل یه بابا،دلیر وزار و بیمار،اتل متل یه مادر،یه مادر فداکار...
اتل متل بچه ها که اونارو دوست دارم..به غیر اون دو تا هیچکسی رو ندارم...
مامان بابا رو میخواد ، بابا عاشق اونه ،به غیر بعضی وقتا بابا چه مهربونه....
وقتی که ازدرد سردست میذاره روگیج گاش،اون بابای مهربون فحش میده به بچه هاش....
همون وقتی که هرچی جلوش باشه میشکنه..همون وقتی که هرکی پیشش باشه میزنه.....
غیر خداو مادر هیچ کسی رو نداره..اون وقتی که باباجون موجی میشه دوباره.......
دویدم ودویدم سر کوچه رسیدم..بند دلم پاره شد ازاون چیزی که دیدم.......
بابام میون کوچه افتاده بود رو زمین...مامان هوارمیزد شوهرمو بگیرین......
مامان باشیون وداد میزد توی صورتش...قسم میدادبابارو به فاطمه به جدش.........
تو روخدا مرتضی زشته میون کوچه...بچه داره میبینه تو روبه جون بچه.....
بابارو دوره کردن بچه های محله...بابا یهو دوید وزد تودیوار با کله.......
هی تند وتند سرش رو بابا میزد تو دیوار...قسم میداد حاجی رو حاجی گوشی رو بردار.....
نعره های باباجون پیچید یهو توگوشم...الو الو کربلا جواب بده به گوشم......
مامان دوید وازپشت گرفت سربابارو...بابام باگریه میگفت کشتن بچه ها رو......
بعد مامانو هلش داد خودش خوابید رو زمین....گفت که مواظب باشین خمپاره زد بخوابین...
الو الو کربلا پس نخودا چی شدن ...کمک میخوایم حاجی جون بچه ها قیچی شدن...
تو سینه وسرش زد هی سرشو تکون داد...رو به تماشاچیا چشماشو بست وجون داد....
بعضی تماشا کردن بعضی فقط خندیدن...اونایی که ازبابام فقط امروزو دیدن....
سوی بابا دویدم بالا سرش رسیدم...ازدرد غربت اون هی به خودم پیچیدم...
درد غربت بابا نشونه های درده...درد غربت بابا غنیمت از نبرده...
شرافت و خون دل نشونه های مرده.......
ای اونایی که امروز دارین بهش می خندین...برای خنده هاتون دردشو می پسندین....
امروزشو نبینین بابام یه قهرمونه...یه روز به هم میرسیم بازی داره زمونه...
موج بابام کلید قفل در بهشته ...درو کنه هر کسی هر چیزی رو که کشته....
یه روز پشیمون میشین که دیگه خیلی دیره...گریه های مادرم یقتونو میگیره...
یاعلی
نظریاتون نره لطفا.